printlogo

پس از پایان سال 2014 وقتی آمار فروش سالیانه و سودو ضررخودروسازان دنیا منتشر شد، تویوتا موفق شد با تولید حدود 5/10 میلیون دستگاه ماشین از کلیه سوپر برندهاو زیر مجموعه‏های گروه فولکس واگن پیشی گیرد. هدفی که تویوتا با کمک زیرمجموعه لوکس سازش یعنی لکسس (با افزوده شدن کلاس‏های جدید در طی این سال‏ها) و Scion هر از چند گاهی به آن چنگ می‏زند.
کد خبر : 4666
تاریخ انتشار : 26 فروردین 1394 12:30:00

عکس: علی رزوان

نوشته: مسیح فرزانه 

برای مشاهده تصاویر روی لینک اخبار مرتبط در پایان مطلب کلیک کنید.

پس از پایان سال 2014 وقتی آمار فروش سالیانه و سودو ضررخودروسازان دنیا منتشر شد، تویوتا موفق شد با تولید حدود 5/10 میلیون دستگاه ماشین از کلیه سوپر برندهاو زیر مجموعه‏های گروه فولکس واگن پیشی گیرد. هدفی که تویوتا با کمک زیرمجموعه لوکس سازش یعنی لکسس (با افزوده شدن کلاس‏های جدید در طی این سال‏ها) و Scion هر از چند گاهی به آن چنگ می‏زند. 

در این میان ماشینی که لکسس برای رقابت در کلاس‏ سدان‏ اسپرت کامپکت همیشه از سال 1998 روی آن حساب می‏کرده IS بود، محصولی که آن زمان در ژاپن با نام ایتالیایی Altezza (به معنی سرور- بزرگ) با طراحی «اوئنو یوشیو کانتو» روانه بازار شد. اگرچه این کلاس ماشین به ‏دلیل حضور استخوان خورد کرده‏های قدرآلمانی تاکنون به آن اعداد دل‏خواه لکسسی‏ها فروش نکرده اما این شرکت برای معرفی و جا انداختن این خوش تراش آسیایی از هیچ کاری فروگذار نکرد تا جایی که برای نسل سوم که از 2013 تولید و در کشورمان نیز وجود دارد، در برنامه‏های خیریه حضور یافت، در مسابقات BTCC انگلستان قدم گذاشت و یا برای ساخت تیزر مدل 2014 از طرفدارانش در شبکه اجتماعی پُرطرفدار اینستاگرام خواست تصاویری که از IS به ثبت رسانده‏اند را به صورت مستقیم توسط این اپلیکیشن ارسال تا لکسس از آنها یک تیزر بسازد.

این تبلیغات در کنار کیفیت و راندمانی که همیشه در لکسس زبان‏زد بود فروش این سگمنت را از سال اول از 15 هزار تا در پایان سال 2014 به بیش از50 هزار دستگاه رساند و در این سال‏ها توانست جوایزی از مؤسسات JD power، Kelley blue، فروم جهانی طراحی، مجله تاپ‏گیر و . . . را به خود اختصاص دهد. البته در مورد تویوتا مسئله این بود که این خودروساز از بدو تولدش در دهه 30 میلادی حداقل تا دهه 60 محصولات باکیفیت و بادوامی تولید نمی‏کرد و پس از آن بود که به‏دلایلی چون حمایت مصرف‏کننده ژاپنی، تغییرات راهبردی در طراحی و تولید و عرضه و مشتری مداری ارزش این برند را در هر دهه بالاتر از سال‏های قبل برد. 

به هر حال در کشورمان داستان استقبال نه چندان بالا از برند لکسس شاید حکایتی دگر دارد. در طی این سال‏ها که این برند تحت نام وارد کننده تویوتا راهی کشور شد تا به امروز به غیر از نمونه کراس اوور RX در مدل‏های دیگر به فروش قابل ملاحظه‏ای دست پیدا نکرده است. عده‏ای از فعالین و کارشناسان عدم سیاست‏گذاری‏های مناسب فروش و بازاریابی وارد کننده، عده‏ای دیگر سایه سنگین دو برند آلمانی یعنی مرسدس بنز و ب‏ام‏و و برخی افت قیمت نسبتاً بالا و بازار دست دوم نه چندان پُررونق را از دلایل عدم نسبی موفقیت لکسس در بازار ایران ذکر می‏کنند. با تمامی اینها پس از گذشت چند ماه از ورود نسل جدید لکسس IS 250 به سراغ یکی از آنها رفتیم تا در قالب راندنی چند ساعته در شهر، با خصلت‏های فرزند خوش تیپ و اخموی لکسس به سان یک ماجراجو بیشتر آشنا شویم. 

تجربه نشان داده برای مصرف‏کننده، اولین موردی که در یک خودرو جلب توجه می‏کند، ظاهر آن است. یکی از مدیران معروف برندهای خودروسازی دنیا معتقد است که با یک طراحی جذاب، بیش از 70 درصد راه را برای فروش محصولتان رفته‏اید! و اگر مشتری و مخاطب شما، خانم‏ها و تصمیم‏گیرنده آنها باشند، شک نکنید که یک ماشین زیبا بدون هیچ چانه‏ زدن فروخته شده! برای پیدا کردن یک مثال مناسب امروزی شاید لکسس IS انتخاب نسبتاً مناسبی باشد. طراحی رادیکال، با خطوط شکسته، جلو پنجره عظیم الجثه و حجم‏هایی که مانند چشم‏ ژاپنی‏ها ترکیبی از ریزی، درشتی و کشیدگی است. IS هم در نگاه اول به راحتی بیننده را جذب می‏کند. مورد بعدی ارتفاع پایین این ماشین است که با طرح اسپرت بدنه و رینگ‏های خوش قیافه‏، نمایی کاملاً اسپرت به آن داده، فاکتوری که حداقل در روز آزمایش چندین بار سبب توقف ما و پرسش عابرین شد که اسم این ماشین چیست؟! 

فضای داخل IS محیط عجیبی به نسبت بیرون آن دارد. طراحی ساده، گیرا، با کیفیت (به غیر از بخش میانی) و البته با کنسولی عریض . . . در مجموع کابین ماشین محیطی ساده و یکسان دارد که به راحتی با آن ارتباط برقرار می‏کنید و شاید ارگونومی خوب هم به این فاکتور کمک می‏کند. البته صندلی‏های جلو با وجود راحتی، خیلی اسپرت نبوده و آنچنان احاطه‏ای روی پا و اطراف بدن ندارند. ولی از آنجایی که شما سوار یک کامپکت سدان اسپرت (یا همان خودروی 4 در جمع و جور ورزشی) می‏شوید، فضای زیادی از نظر بازی کردن بدن در ماشین نداشته و این کوتاهی سقف و کمی عرض، با وجود فضای پای خوب برای سرنشینان عقب ملموس‏تر است. 

این را نیز اضافه کنم که لکسس در حالی در داخل بیشتر از خطوط نرم و اسپرت و محافظه کار استفاده کرده که چنانچه داخل نسخه F اسپرت بنشینید، به غیر از موتور یکسان، تعلیق تقویت شده، کیت بدنه تهاجمی‏تر، صندلی‏های اسپرت‏تر و کمی امکانات بیشتر، فضای آن به‏ویژه نشانگرهای پشت فرمان تعریفی ساده از سوپراسپرت گذشته لکسس یعنی LFA پیدا کرده‏اند! ستون‏های ماشین هم به نحوی تعریف شده که نقطه کور به‏ویژه در دور زدن‏ها می‏دهند و اگر مراعات نکنید پس از مدتی کوتاه در دو سر سپر دفترچه‏ای خط خطی شده و مشکی از سایش به جاهای مختلف با خود به یادگار می‏برید! 

موتور 5/2 لیتری و 6 سیلندر ماشین هم عملکرد و کشش متوسطی دارد. با توجه به اینکه حدود 9 تا 10 ثانیه زمان می‏برد تا به سرعت 100 کیلومتر برسد و وزنی که حدود 5/1 تن تعریف شده (که کمی زیاد به نظر می‏رسد) در کنار تعریف قدرت به وزن یک به 6/7 نه چندان تنبل است و نه خیلی پُرشتاب، شاید مشاهده عدد 204 اسب‏بخار روی کاتالوگ، تصویر متفاوت در ذهنتان بسازد. اما آنچه روی بروشور یک ماشین از سوی سازنده منتشر می‏شود تا راندمان فنی یک محصول درکف جاده، هزاران داستان با خود به همراه خواهد داشت.

اگرچه صدای منبع اگزوز کمی فراتر از عملکرد و توان موتور است اما روی تخته گاز کردن‏ها و فرمان دادن‏ها که گاهی عقب ماشین روی سرعت‏های بالا آمادگی سردادن و لغزش دارد همخوانی ندارد! مثل برخی مصرف‏کنندگان که منبع‏ اگزوز SL‏های AMG را روی C و E کلاس نصب می‏کنند.

در مورد پایداری این ماشین باید بدانید در تعویض خطوط روی سرعت‏های 120 تا 140 کیلومتر و فرمان دادن‏های آنی، سواری تحت کنترل و آرام، با موتور و کابینی بی‏صدا و متین نصیبتان می‏شود. در حین رانندگی حس می‏کنید فرمان ماشین بیش ازحد به جهت دادن‏های شما حساسیت داشته و عکس‏العمل نشان می‏دهد و به نوعی حسی طبیعی از سطح جاده به راننده منتقل می‏کند. همچنین هیچ‏گونه تند فرمانی با این وجود در سر پیچ‏ها از IS مشاهده نشد. 

البته ارتفاع خیلی کم ماشین تا زمین، شما را برای رد شدن از هر دست‏اندازی (چه ریز و چه درشت) دچار مشکل می‏کند و کج رد کردن دست‏اندازها دردی دوا نمی‏کند. فرمان، خوش‏استیل و خوش‏دست است. مورد دیگر این که با وجود داشتن چهره و روح سامورایی، اما قلبی مانند گنجشک و آرام دارد. یعنی چهره اسپرت ماشین با سواری معمولی آن هیچ همخوانی ندارد! 

رینگ‏های ماشین، فاصله کم تایر تا اتاق، تایرهای فاق کوتاه و ارتفاع کم ماشین تا زمین اگرچه هندلینگ، چسبندگی و فرمان‏پذیری خوبی بخشیده اما از کیفیت سواری در جاده‏های کم کیفیت و پر دست‏انداز کاسته است. هر چند حس پشت رل، فضای داخل و ابعاد اتاق و نیمچه زوزه اگزوز، حس راندن یک ماشین اسپرت بدون توجه به عملکرد فنی اسپرت را القاء می‏کند. 

نکته زبان‏زد این ماشین، هماهنگی خوب موتور و گیربکس است. نرمی تعویض‏های گیربکس، دور موتور گرفتن‏های مناسب و همینطور تعویض‏های به جا مسئله‏ای است که روی مهندسی پیاده شده لکسس چیز عجیبی نیست، اما شایسته تعریف است. یکی از دوستانی که این ماشین را مدت بیشتری است در اختیار دارد و دائماً بین شهرها در رفت و آمد است، می‏گوید ماشین گاهی اوقات تند فرمانی دارد، اما در طول سواری ما مورد مشابهی حس نشد. البته نرمی سواری و سیستم‏های تعلیق لکسس همیشه زبان‏زد بوده و با این اوصاف تحمل پذیرش 74/0 تا 77/0 جی فشار جانبی را دارد.

به خاطر دارم در یکی از آزمایش‏های انجام شده روی مدل ES، به‏دلیل افزایش ارتفاع ماشین و استفاده از رینگ‏های بزرگ‏تر (از سوی مالک) ماشین در ترمز کردن‏ها دچار دایو کردن (کله کردن) می‏شد و در دور زدن‏ها درپیچ‏های تند، ماشین با ثباتی نبود. اما IS در مدلی که دارای سیستم تمام چرخ متحرک است باید یک سدان اسپرت خوش نقش روی کف جاده باشد، اگرچه اطمینان من به سیستم 4Matic مرسدس بنز و کواترو آئودی بیشتر بوده، چون آزمایشش را در طولانی مدت پس داده است. 

سواری این ماشین ترکیبی از مرسدس بنز C کلاس با ب‏ام‏و سری 3 و کیفیت ساخت همیشه خوب لکسس است. اینکه شما برای خرید به سمتش جلب بشوید فقط کافی است از برندهای آلمانی کمی چشم پوشی کنید و هر آنچه می‏خواهید از IS بگیرید. با تمامی این اوصاف اگرچه کیفیت IS، سواری به نسبت نرم و پایدار در کلاس خود، ترمزهای قدرتمند، چهره جذاب و هزینه‏های نگهداری مناسب آن (به‏دلیل گارانتی خوب شرکتی) از نقاط قوت آن است، اما با توجه به قیمت‏های نسبتاً نزدیک به دو رقیبش در بازار کشور یعنی ب‏ام‏و 320، مرسدس بنز C200 و البته بازار فروش دست دوم نه چندان پُررونق و سواری به مراتب جذاب‏تر دو آلمانی، این آسیایی را به ‏صورت مجموع از حیث امتیاز پائین‏تر از دو آلمانی قرار می‏دهد ولی اگر علاقه‏مند خاص سوار شدن و البته پرداخت بهای همه اینها باشید، IS در کل می‏تواند شما را راضی کند. 

تجربه ثابت کرده، ایرانی‏ها نه تنها روی مارک و برند ماشین تعصب دارند بلکه حتی پس از نیم قرن هم به سختی می‏توان آنها را از مارک‏هایی که با آنها نوستالژی دارند جدا و حتی ثانیه‏هایی دور کرد! همین مسئله می‏تواند خرید IS را علیرغم تمامی شایستگی‏هایش دشوار کند. محصولی که از این پس باید با وجود وضع قوانین جدید انحصاری که توسط انجمن واردکنندگان توافق آقای وزیر را گرفت تنها توسط واردکننده شرکتی راهی کشور شود و این یعنی عقب‏گرد به گذشته و انحصار در بازار در قالب یک پاس کاری داخلی برای تعریف یک طرح ناعادلانه!

در خاتمه جا دارد از آقای محسن بیگی جهت همکاری با تیم آزمایش «مجله ماشین» تشکر کنیم. 

 

سایرمشخصات لکسس IS 250 مدل 2014:

گنجایش و آرایش موتور: 5/2 لیتری 6 سیلندر خورجینی

قدرت موتور: 204 اسب‏بخار در دور موتور 6400

گشتاور: 250 نیوتن‏متر در دور موتور4800

محور حرکتی: دوچرخ متحرک عقب

شعاع گردش (متر): 4/10

طول/عرض/ارتفاع (میلی‏متر): 4666/1811/1430

فواصل محور عقب تا جلو (میلی‏متر): 2799

فضای صنوق بار: 390 لیتر

وزن (کیلوگرم): 1569

نسبت وزنی به اسب‏بخار: یک به 6/7

ابعاد رینگ و تایر: 17 R 45/225

گنجایش مخزن سوخت (لیتر): 80

میانگین مصرف سوخت در 100 کیلومتر شهری (لیتر): 1/11

نوع جعبه دنده: 6 سرعته خودکار

شتاب صفر تا 100 کیلومتر (ثانیه): 8 

حداکثر سرعت (کیلومتر): 225 

قیمت در بازار کشور: حدود 250 تا 260 میلیون تومان