«مجله ماشین» - اگرچه خودروسازان نیز گاهی اشتباهاتی را مرتکب میشوند، اما بعضی مواقع این اشتباهات برای آنها گران تمام شده است. معمولاً علت عمده این خطاها آن بوده که این شرکتها، برآورد و ارزیابی درستی از موقعیت و وضعیت خود در بازار و پیشبینی شرایط اقتصادی در آینده ندارند، چراکه یا به مجموعه مدیریت این شرکتها اطلاعات درست و به موقع داده نمیشود و یا اطلاعات بهدرستی به آنها منتقل نمیگردد!
اگر به تاریخ صنعت خودروسازی نگاهی بیندازید، به انبوه نامهایی برمیخورید که زمانی برای خود جلال و شکوهی داشتند اما امروزه اثری از آنها باقی نمانده است. نامهایی همچون «ترابانت»، «دتوماسو»، «ناش»، «استوارت»، «مورگان» و حتی «هولدن» و «ساب» نمونههایی از این دستهاند. حتی امروزه نامهایی مانند «لانچیا»، «واکسهال» و «اپل» نیز نامهایی رو به افول و در معرض خطر بهشمار میروند. تمامی این شرکتها بهدلیل آن که نتوانستند دگرگونیهای آینده را به موقع پیشبینی کرده و با برنامهریزی مناسب، خود را با چالشهای گوناگون و تغییرات پیوسته بازار و شرایط پیرامونی و بیرونی سازگار و هماهنگ کنند، مجبور به ترک صحنه رقابت شدند.
اما چگونه است که اطلاعات درست، به موقع در اختیار مدیران قرار نمیگیرد و یا اطلاعات نادرست و غلط به ایشان داده میشود؟! یکی از دلایل این امر آن بوده که معمولاً کارکنان و زیردستان، بهخاطر حفظ موقعیت شغلی خود، تمایلی ندارند تا اخبار و اطلاعات و پیشبینیهای ناخوشایند از وضعیت بد موجود را به مدیران بالادستی ارائه دهند زیرا این امر، در نهایت ممکن است به توبیخ و تغییراتی در موقعیت و مرتبه شغلی آنان بینجامد! این قضیه بهویژه در سازمانها و شرکتهایی که بهنوعی وابسته به بودجه یا حمایت دولتی بوده، یا فرهنگ چاپلوسی در آنها رواج دارد، ملموستر و شایعتر است، چراکه در هر صورت، باز هم همه حقوق و مزایای خود را دریافت میکنند! بنابراین نیازی به تغییر و اصلاح دیده نمیشود!
دلیل دوم آن بوده که معمولاً رفتهرفته شرکتها بهدلیل فربگی و توسعه ناهماهنگ در طول زمان، چالاکی و فرصت لازم برای مواجه شدن با تغییرات بازار و نشان دادن واکنش سریع و مناسب نسبت به شرایط پیرامون خود را از دست میدهند! نداشتن آیندهنگری لازم و برنامهریزی استراتژیک برای مواجهه با چالشهای آینده و نپذیرفتن واقعیتها و داشتن غرور بیجا نیز یکی دیگر از بزرگترین چالشهای پیشروی بیشتر شرکتها و بهویژه خودروسازان است که در صنعت خودروسازی ایران، خیلی نمود دارد.
به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، در سالهای نهچندان دور و در حدود یک دهه پیش، شما باید برای خرید یک خودروی داخلی، ماهها در نوبت انتظار میماندید و حق انتخاب دیگری نیز نداشتید. جالب اینجا بود که باید پول آن را نیز پیش پرداخت میکردید! درست در میانه همین سالها بود که خودروسازان داخلی، به بهانه ایجاد اشتغال و فرصتهای شغلی، خودکفایی، بومیسازی و رشد و گسترش صنعت خودروی داخلی و شعارهایی از این قبیل، با ورود خودروهای خارجی مخالفت میکردند اما رفتهرفته با باز شدن اوضاع و ورود اتومبیلهای خارجی و بهدنبال آن وضع تحریمهای اقتصادی و سختتر و تنگتر شدن این تحریمها، روشن شد که بسیاری از گفتههای فوق، صرفاً گزافهگوییهایی بیش، برای تأمین منافع گروه و عدهای خاص نبوده است!
به هر حال، متأسفانه در دوران طلایی رشد و شکوفایی صنعت خودروسازی و حمایتهای چندجانبه از آنان، توجه خودروسازان بیشتر به افزایش تیراژ تولید بود تا نکات دیگر و این درست زمانی بود که خودروسازان از پیشرفتهای شگرف و چشمگیر شرکتهای بزرگ خودروسازی دنیا و تغییر و تحولات و دگرگونیهای آن، به نسبت بیخبر بودند و یا شاید هم چشم خود را روی این واقعیتها بسته بودند!
چند سال پیش در نمایشگاه اتومبیل فرانکفورت حضور داشتم. دست بر قضا، در یکی از روزهایی که از نمایشگاه دیدن میکردم، به گروهی ایرانی برخوردم که از طرف یکی از شرکتهای خودروسازی داخلی برای بازدید به آنجا آمده بودند. متأسفانه در بین گروه اعزامی، کسانی بودند که نهتنها حتی به زبان انگلیسی تسلط کافی نداشتند، بلکه اصولاً از آخرین اخبار و تحولات روز صنعت خودرو و پیشرفت جدید سیستمهای خودرویی نیز بیخبر بودند و هیچگاه نفهمیدم دلیل اعزام این افراد به یکی از بزرگترین نمایشگاههای خودرو دنیا چه بود؟! جالب آنکه در آن سال، مانند تمام دورهها، خودروسازان آلمانی سنگ تمام گذاشته بودند و آخرین دستاوردها و پیشرفتهای خود را در تمامی زمینهها، از خودروهای هیبریدی برقی و موتورهای درونسوز پیشرفته گرفته تا پیلهای سوختی و مفاهیم و تعاریف جدید از سیستمهای ایمنی و پرهیز از تصادف و. . . را بههمراه توضیحات کامل از جزئیات، عکس، فیلم و. . . بهصورت برشخورده در معرض نمایش گذاشته بودند.
نمیدانم هیئت ارسالی خودروساز وطنی، هنگام بازگشت به ایران، چه گزارشی به مدیران خود دادند ولی بعید میدانم گزارش آنها محتوایی تحلیلی عمیق، ارزشمند و تأثیرگذار داشته و منعکسکننده واقعیتها و مسائل موجود بوده باشد، چراکه در این صورت، امروز این شرکت خودروسازی و سایر شرکتها به این وضع دچار نمیشدند!
هنگامی که «سوئیچیرو هوندا»، مؤسس شرکت هوندای ژاپن، برای گسترش کار و کسب، هیئتی از زبدهترین و مورد اعتمادترین کارشناسان خود را برای بررسی امکان صادرات و فروش موتورسیکلت به سرتاسر آمریکا فرستاد، این گروه تقریباً به تمامی ایالتهای این کشور سفر کرده و تمامی مسائل و نکات ریز و درشت و مثبت و منفی مرتبط با کار خود را یادداشت کردند.
هنگام بازگشت به ژاپن، سرپرست گروه در گزارش خود، متنی با این مضمون به آقای «هوندا» نوشت: "اگر من جای دولتمردان کشور کوچکی چون ژاپن بودم، هیچگاه با کشور پهناور و ثروتمندی مانند آمریکا وارد رویارویی نظامی نمیشدم، چراکه اگر آنها نیز مانند ما وسعت و بزرگی این کشور را درک کرده و قابلیتهای آن را از نزدیک دیده بودند، هرگز چنین تصمیمی نمیگرفتند!"
به هر حال، خواب غفلت خودروسازان و سایر مسائل جانبی، مانند هزینه کردن برای تغییر طراحی خودروهایی که به هیچ وجه مطلوب و مورد پسند بازار نبودند، پرداخت هزینههای گزاف برای تأسیس کارخانههای مونتاژ در کشورهایی که به هیچوجه توجیه اقتصادی نداشتند و صرفاً برای پیشبرد مقاصد سیاسی راهاندازی شدند و. . . سبب گشتند که هماکنون، خودروسازان نیازمند کمک مالی و حمایت دوباره دولت برای ادامه حیات خود باشند. این در حالی است که طی این مدت، میلیونها دلار ارز ارزانقیمت که میتوانست صرف آبادانی و پیشرفت کشور گردد، بابت واردات خودروهای کرهای، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و بهویژه در سالهای اخیر، چینی، از کشور خارج شده اما در مقام مقایسه، صنعت خودروسازی هند، ظرف همین مدت کوتاه یک دهه، پیشرفتی چشمگیر و خیرهکننده را تجربه کرده است.
بدون شک بسیاری از مشتریان ایرانی ترجیح میدهند خودروی داخلی با کیفیت، با همان سطح امکانات و حتی با قیمتهای نزدیک به خودروهای چینی خریداری کنند، چراکه بسیاری هنوز معتقدند کیفیت قطعات و محصولات ایرانی، بهتر از اجناس و کالاهای بنجل درجه دو و سه چینی موجود در بازار داخلی است.