«مجله ماشین» - محمد مهدی حکمتی / از دهه 60 میلادی تاکنون، یکی از پرسش های همیشگی علاقهمندان به ماسل کارها (خودروهای عضلانی آمریکایی) این بوده که کدام یک از سه خودروی ماستنگ، کامارو یا چلنجر برتر از رقباست؟ آنچه در پی می آید برگردان گزارش نشریه تخصصی خودرویی «کاراند درایور» در پاسخ به این سؤال است.
آزمودن ماستنگ و رقبایش در زادگاه ورشکسته شان (دیترویت) غمانگیز است. اما این شهر سخت در تلاش بوده تا به روزهای پرفروغ گذشته بازگردد.
فورد برای سال 2015، خودرویی کاملاً جدید و مدرن را روانه بازار کرده، در حالی که دوج و شورولت هر یک به سبک خود محصولاتشان را بهینهسازی کردهاند.
بالاخره نسل ششم ماستنگ به سیستم تعلیق مستقل عقب مجهز شد. سیستمی که در هماهنگی کامل با سیستم تعلیق بازطراحی شده جلویی قرار دارد و با یک ساب فریم سبک و محکم حمایت میشود.
قلب 5 لیتری آن با بهرهگیری از منیفولد هوای جدید و سیستم جدید زمان بندی سوپاپها، توان تولید 420 اسببخار قدرت و 528 نیوتنمتر گشتاور را دارد.
با نگاه به رخ خودرو، استایل کلی آن مشابه نسلهای قبلی است، اما با دقت در جزئیات، نسل ششم فرسنگها با اسلافش متفاوت است. نسبت ابعاد اجزای بدنه بزرگتر شده و ظاهری بینقص را به خودرو بخشیده است. سقف پهنتر شده و با شیبی تندتر به انتهای خودرو میرسد. در نمای جلوی شاهد ورودیهای هوای بزرگ و شبکهبندی شده هستیم و در نمای بغل هم بهدلیل انحنای بدنه به داخل، خودرو باریکتر به نظر میرسد، در حالی که 81/3 سانتیمتر پهنتر از قبل شده است.
قیمت پایه این اتومبیل 33 هزار دلار است و نمونه مورد آزمایش این مطلب با بهرهگیری از مجموعه قطعات بهبود عملکرد سیستم تعلیق و کروز کنترل انطباقپذیر، 46 هزار دلار قیمت دارد.
به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، خودروی دوج چلنجر برای رقابت هرچه بهتر با فورد ماستنگ، دماغه و نمای عقب این خودرو را کمی تغییر شکل داده است. چلنجر R/T Scat Pack، نامش را از مدلهای تولیدی بین سالهای 1968تا 71 و پیشرانه را از SRTهای مدرن امروزی گرفته است. این پیشرانه 4/6 لیتری 485 اسببخار توان تولید میکند که باعث شرمندگی رقبا میشود.
پکیج Scat شامل به روز رسانی ترمز میشود و پکیج Super Track Pak را نیز در بر میگیرد که شامل 27/1 سانتیمتر کاهش ارتفاع سیستم تعلیق است و هماهنگی بهتری را بین ضربهگیرهای بیلاشتاین و میلههای ضدغلتش ارائه میکند. چلنجر 5/39 دلاری ما با بهرهگیری از پکیج 7500 دلاری R/T Scat قویترین و ارزانترین خودروی گروه است.
بیش از یک سال از آخرین فیس لیفت کامارو که شامل تعویض چراغها میشد گذشته است. SS1LE را میتوان بیشتر، یک ZL1 بدون سوپرشارژر دانست، چرا که بعضی از قطعات سیستم تعلیق، میلههای ضد غلتش، جعبه دنده مجهز به خنککننده با نسبت دنده کوتاهتر و سامانه سوخترسان پرفشار را از ZL1 به عاریت گرفته و صندلیهای ریکارو آن را نیز از Z/28 وام گرفته است. کاماروی سپید رنگ ما با اگزوز دوبل و چند آپشن دیگر، 41 هزار و 880 دلار قیمت دارد.
رتبه سوم: Challenger R/T Scat Pack
تا پیش از بهرهگیری از پیشرانه SRT و پکیج Scat، چلنجر R/T تنها خودروی کلاس خود بود که حدود دو تن وزن داشت و توانی کمتر از 400 اسببخار را ارائه میداد. و صدای اگزوز آن در مقایسه با نعرههای مدل جدید، مثل سرفهای ضعیف بود. چلنجر با اینکه سنگینتر از رقباست، اما به لطف 50 اسببخار توان بیشتر نسبت به ماستنگ و 5/74 گشتاور بیشتر نسبت به کامارو، 400 متر را سریعتر از آن دو پیمود. با این وجود بزرگترین شگفتی چلنجر پیشرانه پر قدرتش نبود، بلکه عملکرد فوقالعاده پکیج Super Track Pak در کنترل پیکر 1916 کیلویی آن فراتر از انتظار بود.
سیستم کنترل پایداری آن حالات مختلفی را برای انتخاب ارائه میدهد و کنترلر پدال گاز، در صورتیکه زیادی Burn Out کنید، پدال گاز را غیر فعال میکند.
درست است که هندلینگ چلنجر فراتر از انتظار بود، اما به اندازه رقبا کشش ایجاد نمیکرد و با تحمل 91/0 g پس از کامارو قرار گرفت و در آزمون اسلالوم هم رتبهای بهتر از سوم را کسب نکرد.
مهندسان دوج، کار تحسینبرانگیزی را برای رام کردن پیشرانه سرکش آن انجام دادهاند، اما بهتر بود از ابتدا قدرت آن را کاهش میدادند.
چلنجر بزرگترین و سنگینترین خودروی گروه است. صندلیهای جلویی راحت و جادار هستند و برخلاف رقبا، صندلیهای عقبی آن واقعاً قابل استفادهاند. برحسب تجربه میدانیم که امکان قرار دادن یک چرخ زاپاس 17x5/17 اینچی در صندوق عقب وجود دارد.
چلنجر نسبت به رقبا، سواری نرمتری داشته و کنترلپذیری بهبود یافته آن حسابی ما را شگفت زده کرد.
رتبه دوم: Chevy Camaro SS1LE
شاسی بسیار خوب آن به لینکها و ضربه گیرهای عقب، یاتاقانها و میلههای ضدغلتش، امکان کنترل هرچه بهتر خودرو را میدهد. کامارو 1LE با بهرهگیری از تایرهای جلویی مورد استفاده ZL1 (گودیر مدل F1 Supercar G:2s به ابعاد 20ZR285/35) روی هر چهار چرخ کشش مناسبی دارد. بعد از ارائه نسخه فیس لیفت شده کامارو، اگزوز دوبل پر خروش آن بهصورت استاندارد نصب میشود.
حاصل کار شورولت، خودرویی است که بیشتر به پیست مسابقه تعلق داشته و کلاس سریعتری نسبت به ماستنگ و چلنجر دارد. فرمان آن پرقدرت و سریع است و همه اعضای تیم آزمایشکننده، این فرمان و هندلینگ خنثی کامارو را بهتر از رقبا میدانند. در پیست مسابقه کامارو مانند سیمان به آسفالت میچسبید و توانست 01/1 g شتاب جانبی را تحمل کند.
تا یک دهه پیش چنین عملکردی را فقط در سوپراسپرتها میدیدیم. اما در آزمون ترمز چندان عالی عمل نکرد و برای توقف کامل، سرعت از 112 کیلومتر بر ساعت به 44 متر از طول مسیر احتیاج داشت.
ویراستار مجله کاراند درایور (Tony Quiroga)، کامارو را خودرویی عالی برای پیست و ماستنگ را خودرویی عالی برای جاده و چلنجر را یک SUV عالی دانست.
به رغم تمام خوبیهای 1LE، سیستم تعلیق خشک آن در عبور از ناهمواریها باعث آزار سرنشینان میشود. شورولت در ساخت کابین برخلاف فورد (که استاندارد جدیدی را در این کلاس ارائه کرده) خساست به خرج داده است. البته با نگاه به فرمان و دسته دنده میتوان به خواست طراح برای ساخت کابینی زیبا و باکیفیت پی برد. اما استفاده از پلاستیک قدیمی در ساخت داشبورد، کنسول و . . . اصلاً زیبا نیست و ظاهر خودروهایی را ارائه میدهد که نصف آن قیمت دارند.
قطعاً کامارو 1LE خودرویی شگفت انگیز است و مثال خوبی است از اینکه وقتی یک گروه از مهندسان روی موضعی خاص متمرکز شوند، نتایج خوبی حاصل میشود. اما این خودرو نتها مناسب یک کار ساخته شده و آن هم تاختن در پیست مسابقه است و نه چیز دیگری.
انتظار داریم نسل ششم کامارو که سال بعد ارائه میشود عاری از این نواقص باشد تا تنور رقابت همیشگی آن با ماستنگ را داغتر کند.
رتبه اول: Ford Mustang GT
معمولا چندین کیلومتر را با یک خودروی معمولی میپیماییم تا متوجه برتریهای آن شویم. اما همیشه استثناهایی هم وجود دارد. تنها چند صد متر را که با ماستنگ پیمودیم برتریهای آن روشن شد. این خودرو حتی زمانی هم که بیحرکت روی سکوی نمایشگاه قرار داشت، فریاد خاص بودن سر میداد.
ماستنگ مجهز به پکیج بهبود عملکرد (Performance Pack) بود که شامل فنرهای سفتتر، کمک فنرهای چرخ عقب و بوشینگ میشد. همچنین از ساب فریم جلویی K شکل و ترمزهای برگرفته از مدل GT500 بهره میبرد.
بهدلیل کشیده بودن کاپوت و نزدیکی راننده به انتهای خودرو، هنگام حرکت حتی چرخش چرخهای عقب را چنان احساس میکنید که گویی جزئی از بدن شما هستند! بنا بر ادعای فورد، GT میتواند پیست را سریعتر از Boss 302 بپیماید.
یک شاسی خوب با یک پیشرانه خوب تکمیل میشود و پیشرانه 5 لیتری فورد چنین است. با کنترل سیستم سوخت رسان خوب آن، میتوان براحتی میزان خروجی پیشرانه را تغییر داد. این پیشرانه بعد از پیشرانه کم صدای چلنجر در رتبه دوم قرار میگیرد. ماستنگ GT بهصورت فابریک مجهز به قفل الکترونیکی چرخهای جلو (Line Lock) شده است.
با فعال کردن این قفل از طریق پنل تجهیزات، میتوان چرخهای جلو را قفل کرد و با Burn Out کردن، تایرهای عقبی را دود کرد و به هوا فرستاد. البته فورد هشدار میدهد که این کار فقط باید در پیست صورت بگیرد و مسابقه دادن با این خودرو میتواند باعث ابطال وارانتی شود. اما چه کسی حاضر است تا اتمام مهلت ضمانت، قید چنین کارهایی را بزند؟!
با وجود اینکه ابعاد ماستنگ و کامارو تقریباً یکسان است، اما ماستنگ کوچکتر احساس میشود. شیشههای بزرگتر آن دید بهتری را به راننده ارائه میدهد و فرم خاص ستون B و C آن را مجبور به استفاده از دوربین عقب میکند.
کوک دوزی پدهای داشبورد، پنلهای نرم و دکمههای فلزی نشان از توجه طراحان به تمامی جزئیات دارد. از اصلیترین ویژگیهای داشبورد میتوان به نصب نشان Ground Speed روی صفحه آمپر و به گیجهای نصب شده بالای کنسول میانی اشاره کرد.
در نهایت، از دید ما پیشرانه چلجر و شاسی کامارو برتر از رقبا هستند. اما چلنجر و کامارو نقایص آشکاری دارند که ماستنگ از آنها مبراست و اینها باعث میشوند که ماستنگ را بهعنوان برترین ماسل کار دیترویتی معرفی کنیم.