«مجله ماشین» - در دانش بازاریابی و تبلیغات، چندین مبحث مهم و اساسی درباره انواع تبلیغ و روشهای ارائه آنها وجود دارد که توسط اساتید و کارشناسان این رشته با توجه به جنس کالا، موقعیت و نوع هر بازار، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و گزینههای صحیح، اثرگذار و کارآمد برای دستیابی به بهترین نتیجه طراحی، انتخاب و اجرا میشوند.
چنین شیوهای تقریباً در سراسر دنیا یکسان است و قانونی کلی برای تمام محصولات، محسوب میشود و در این میان تنها برخی تولیدات مانند خودرو دارای شرایط ویژهای هستند که تبلیغ و اطلاعرسانی درباره آنها روند خاصی را دنبال میکند، اما از آنجایی که در کشور ما بسیاری از موضوعات مربوط به صنعت خودروسازی، داستانی سوای روش معمول در جهان دارند، تبلیغ و حتی نمایش این کالا نیز از حکایتی بیبدیل برخوردار است! در این نوشتار به بررسی اجمالی برخی از این اتفاقات عجیب و نامرسوم پرداختهایم.
سردمدار تبلیغ در مملکت، صدا و سیما است که برای کسب درآمد و پوشش هزینههایش، با آقای «پیام بازرگانی» قرارداد همکاری بلندمدت دارد! ولی انگار «پیام بازرگانی» به مفاد خودرویی این قرارداد پایبند نیست و به همین دلیل صدا و سیما در همه فیلمها، سریالها و برنامههای تولیدی خود، مجبور به محو نشان یا نوشته اتومبیلهای آرتیست آن برنامه به بدترین شکل ممکن میشود. البته اگر خودروهای غیر آرتیست دیگری از همان نوع در سکانسهای مختلف با تمام نمادها و نشانها مشاهده گردند (که به وفور دیده میشوند) اصلاً مشکلی نیست، زیرا بیننده قدرت تشخیص یکسان بودن آنها را ندارد! با این روش برای اتومبیلهای حاضر در فیلم تبلیغ نشده و خیال صدا و سیما نیز از ناهماهنگی آقای «پیام بازرگانی» راحت میشود!
نکته اینجاست که حتی کودکان امروزی، خودروها را علاوه بر نام با مدل و جزئیات مربوطه میشناسند ولی هنوز رسانه ملی، نگران تبلیغ بیمایه از راه نمایش آرم و علامت آنهاست!
به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»؛ وضعیت غمانگیز بازار اتومبیل در کشور کار را به جایی رسانده است که متأسفانه در تبلیغات برخی از شرکتهای به اصطلاح خودروساز، خریداران ایرانی، افرادی بیاطلاع و ندیده فرض میشوند که باید با یک خودروی چینی نه چندان با کیفیت، «خودروی مدرن و رانندگی مدرن» را تجربه کنند. البته از چنین تبلیغی، میتوان نتیجه گرفت که ارائهدهندگان این آگهی، هیچ تجربهای از رانندگی مدرن با یک خودروی مدرن نداشته و با این اتومبیل چینی چنان مبهوت شدهاند که سایرین را مثل خود پنداشتهاند!
با همین تفکر خام است که تولیدکنندگان انواع محصولات خوراکی، آشامیدنی و... نیز با ایجاد حساسیت در بینندگان در مورد خودرویی مثل لکسوس، آنان را برای دستیابی به رؤیایشان! تشویق به خرید محصول خود میکنند تا «شاید تو برنده بعدی باشی». واقعاً اگر بازار رقابت در کشور ما یک طرفه نبود و مجوز ورود خودروهای مختلف به درستی و با تعرفه صحیح صادر میشد، آیا با توجه به تعداد زیاد خودروهای وارداتی، علیرغم قیمتهای نامتناسب موجود، برای جایزهای با عنوان لکسوس، جای چنین گفتهای باقی میماند که «نگو که بهش فکر نمیکنی؟»
قضاوت در مورد آگهیهای شبیه به این مورد مثل چای بخرید، برنج بخرید، روغن بخرید «شاید برنده باشی، خودروی نو سوار شی» با خود شما؟ به راستی داشتن اتومبیل نو (آن هم از نوع چینی) تا این حد به آمال و آرزوی مردم ما تبدیل شدهاست؟
در این بین برخی شرکتهای فعال در عرصه ارتباطات و... نیز از جوایزی در قالب خودرو سخن میگویند که بر اساس قانون، ورود آنها به کشور ممنوع است یا حتی در برخی از آگهیها اتومبیلهای جایزه، اجازه پلاک و معامله شدن هم ندارند، اما وعده تحویل آنها داده میشود!
در بحث آگهی و تبلیغ خودرویی، خالی از لطف نخواهد بود به این نکته نیز اشاره کنیم که تغییر شعار یا به قول فرنگیها «موتو»ی تبلیغاتی، روالی رایج در بین تولیدکنندگان است اما وقتی از شعاری مثل «سایپا، مطمئن» به «سایپا در اندیشهای متفاوت» میرسیم این پرسش در ذهنمان شکل میگیرد که آیا دستاندرکاران این خودروسازی هم سرانجام واقعیت را پذیرفتهاند؟ فراموش نکنیم انتخاب شعار واقعی و غیرتحمیلی به مشتری، یکی از ارکان تبلیغات صحیح و جلبکننده خریداران وفادار و جدید است.
هرج و مرج و نابسامانی در آشفته بازار خودرویی کشور، به قدری گسترش یافته که بسیاری را بر آن داشته تا به هر شکل ممکن، برای خود منفعتی را در آن جستجو کنند. به نظر شما در این بین مردم ما مظلوم واقع شدهاند، یا خودرو مورد ظلم قرار گرفته است؟