«مجله ماشین» - ظاهراً داستان تاخیر تحویل خودروهای وارداتی تمامی ندارد و روزانه شاهد تماس های فراوانی از سوی مشتریان هستیم که از تاخیر در تحویل خودرویشان در تاریخ مقرر گلایه مند هستند. در این میان فقط تعداد شاکی های شرکت های وارد کننده متفاوت است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری «مجله ماشین»، خریداری که قصد خرید خودرو وارداتی دارد دو کار می تواند انجام دهد: راه اول این که به یکی از نمایشگاه های متفرقه فروش اتومبیل برود و خودرو مورد نظر خود را که از طریق وارد کنندگان غیررسمی وارد شده است را خریداری کند. این روش از جنبه زمان تحویل خودرو ایده آل است. چرا که در همان لحظه با پرداخت مبلغ مورد نظر، می توانید خودرو را سوار شده و به منزل بروید. اما این روش مشکلاتی هم دارد. نداشتن گارانتی، احتمال کارکرده بودن خودرو، احتمال زیاد تقلبی بودن آپشن های خودرو، احتمال نداشتن برخی آپشن ها که به راحتی قابل رویت نیستند مانند کیسه هوا و ... از جمله مشکلات این روش است.
اما راه دوم مراجعه به نمایندگی فروش خودرو برند مورد نظر است. مطمئن باشید در لحظه اول که قصد ثبت نام خودرو دارید، برخورد پرسنل مطلوب و مطابق با استانداردهای بین المللی است. اما انتظار ادامه این رفتار بعد از ثبت نام خودرو را نداشته باشید. در این روش مشکلات روش قبل وجود ندارد. یعنی خودرو گارانتی دارد. آپشن ها اصل است. اما مشکل بزرگ تر این روش تاخیر در تحویل به موقع خودرو است. تاخیری که ممکن است تا یک سال هم ادامه پیدا کند. البته در هر زمانی شرکت واردکننده خودرو سعی می کند با توجیهی برای تاخیر در تحویل شما را قانع کند. در حال حاضر هم مشکلات استاندارد و مه شکن نقل محافل واردکنندگان است. در ادامه نظر شما را به گلایه های یکی از مردم که روش دوم را برای خرید خودرو انتخاب کرده است، جلب می نمائیم.
" ٢٠ دى ماه سال ٩٣ بود که بعد از مدت ها مشترى آزارى و بى مسئولیتى دیدن از نوع خودروى وطنى و هزار مصیبتى که هر ایرانى اکنون از آن مطلع است تصمیم گرفتم سراغ یک برند خارجى خوشنام بروم که خیالم دیگر راحت باشد. هیوندا، برند خوشنام کره که گرچه با خودروسازى ایرانى مسابقه را شروع کرده است اما الان نزدیک خط پایان است و خرگوش خودروسازى ایران اول راه زیر بوته اى خواب خط پایان را مى بیند. ٥ ماه قول تحویل خودرو از طرف نمایندگى، وعده ى این که این شرکت همیشه زودتر داده و دیرتر نداده امیدوارم کرد. خلاصه ٥ ماه امیدوارى گذشت. بعد از این مدت با امیدوارى تماس گرفتم، گفتند: ٥ ماه بدون احتساب تعطیلات بوده! یک ماه اضافه شد. یک ماه بعد، با امیدوارى پیگیرى کردم، گفتند خودرو اماده ست ولى طبق قوانین جدید استاندارد اجازه ترخیص داده نمی شود و شما یک ماه بعد بیایید، یک ماه بعد با امیدوارى رنگ زدم و بعد از بیست بار زنگ خوردن بالاخره مسئول فروش دلش به رحم آمد، لطف کرد منت گذاشت و گوشى را برداشت: آقا خودرو در حال ترخیص است، یک ماه دیگر ترخیص میشود، مشکل از استاندارد است، میگویند چرا چراغ مه شکن ندارد! و من هنوز نیمه امید هستم و در حیرتم از این استاندارد که چطور خار در چشم هیونداى کره را مى بیند و تنه درخت فرورفته در خودروهاى داخلى را اصلا نمى بیند! خلاصه تا الان ٨ ماه گذشته بود و من با نیمه امیدى که داشتم خودروى خودم را که یک لیفان بود و ان را هم با ٥ ماه تاخیر گرفته بودم فروختم . در این مدت هر وقت به نمایندگى شان در شهر خودمان زنگ مى زدم آنها به من مى گفتند چه خبر؟! و منتظر دریافت اطلاعات از من بودند! به شرکت معظم زنگ مى زنم، خانم منشى سریع جواب می دهد، مى گویم با مسئول فروش کار دارم، وصل مى کند، اشغال است، اتوماتیک قطع مى شود، دوباره زنگ مى زنم، منشى دیگرى از میان ده منشى موجود پاسخ مى دهد، از اول قصه را مى پرسد، دوباره وصل مى کند، بوق مى زند، مسئول فروش محل نمى گذارد، قطع مى شود، دوباره رنگ مى زنم، منشى دیگر، قصه تکرارى، اشغال، قطع، زنگ، قصه، وصل، قطع، و نهایتا نا امید و روانى مى شوم. فردا پیگیرى مى کنم، بعد از کلى تماس و اوقات تلخى بالاخره مسئوول معظم! پاسخ مى دهد: پانزده روز دیگر صبر کن، نهایت بیست روز. با ناامیدى بیست روزم گذشت. با ناامیدى تماس گرفتم و تمام اون پروسه ى تماس و مسئول یابى تکرار شد. سلام آقاى ایکس، چى شد این خودرو؟ انشالله بیست روز دیگه تو دست شماست، شما که تا الان صبر کردى یه خورده دیگر دندون روى جیگر سوخته بزار. این وعده هاى بیست روزه و تماس هاى کشنده من ٤ماه طول کشید و دقیقا یک سال گذشت، در این مدت یکبار سعى کردم منصرف شوم و پول خود راپس بگیرم اما با حقانیت ومنطق تمام ! گفتند دوماه طول مى کشد پولتان را بدهیم. امروز تماس گرفتم، ناامید از پاسخ سریع، ناامید از این وضعیتى که خودروسازان ایرانى به جان ما با بى لیاقتیشان آورده اند، ناامید از فروشندگان خودروهاى خارجى که درسى از نظم و انضباط نیاموخته اند، منشى: سلام فلانى هستم، با کى کاردارید؟ مشکلتون چیه؟ من فلانى هستم، با آقاى - مسئول کل فروشتون میخوام حرف بزنم. نمیشه اجازه نداریم به ایشون وصل کنیم. به مسئول دفترشوم وصل مى کنم، وصل، صداى بوووق، قطع. دوباره تماس مى گیرم. با کى کار دارید؟؟!! "