محمدعلی شبیری - «خبرماشین»؛ در روزگاری که عملکرد خودروسازان داخلی زیر ذرهبین مردم و کارشناسان قرار گرفته و افزایش قیمتهای نجومی خودرو، بازار را بیش از پیش دچار آشفتگی کرده، سریال «آقای قاضی» در آخرین قسمت خود با جسارت تمام به نقد یکی از پرچالشترین صنایع کشور پرداخت. این قسمت که جمعهشب از شبکه ۲ سیما پخش شد، با طرح اتهاماتی واقعی و سنگین علیه یک خودروساز، عملاً به آینهای تمامنما از مشکلات صنعت خودرو تبدیل شد و افکار عمومی را بیش از پیش متوجه این حوزه حساس کرد.
خودروسازان و افزایش قیمت، جرقهای بر انبار باروت
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «خبرماشین»؛ در هفته گذشته، خودروسازان داخلی در اقدامی بحثبرانگیز، بار دیگر قیمت محصولات خود را افزایش دادند. این افزایش نهتنها قیمت کارخانهای خودروها را بالا برد، بلکه باعث جهش قیمتها در بازار آزاد شد. این موضوع که همواره با انتقاد مردم و فعالان اقتصادی همراه بوده، به نقطه اوج نارضایتیها تبدیل شد. اما همزمانی این افزایش قیمت با پخش قسمت پایانی سریال «آقای قاضی»، که به پروندهای علیه یکی از خودروسازان داخلی اختصاص داشت، شگفتی و توجه مخاطبان را برانگیخت. این همزمانی، سریال را به نوعی به زبان حال جامعه تبدیل کرد.
اتهاماتی که نمیتوان نادیده گرفت
در قسمت پایانی «آقای قاضی»، سه اتهام جدی و پرحاشیه علیه خودروسازان مطرح شد که همگی در سالهای اخیر بهشدت مورد توجه افکار عمومی قرار گرفتهاند. این اتهامات نهتنها واقعیتهای دردناک صنعت خودرو را برجسته کردند، بلکه بازتابی از دغدغههای مردم درباره ایمنی و شفافیت در این صنعت بودند.
باز نشدن ایربگها، جانهایی که در تصادفات بیگناه پرپر میشوند
یکی از مهمترین موارد مطرحشده در این قسمت، اشاره به تصادف زنجیرهای دیماه ۱۴۰۰ در بهبهان بود؛ حادثهای که در آن ۵۹ خودرو با یکدیگر برخورد کردند و ایربگ هیچیک از خودروهای داخلی باز نشد. این موضوع که توسط پلیس راهور و کارشناسان بارها تایید شد، نشاندهنده ضعف بزرگ خودروهای داخلی در تامین حداقل استانداردهای ایمنی است. توجیهاتی مانند «ایجاد نشدن شتاب منفی لازم» یا «مشکل در طراحی ایربگها»، تنها ناامیدی مردم را بیشتر کرده است.
بدنه ضعیف، خودروهایی با ورقهای نازکتر از حد استاندارد
موضوع دیگر، اشاره به استفاده از ورقهای نازک و بیکیفیت در بدنه خودروها بود. کارشناسان میگویند ورقهای بهکاررفته در برخی خودروهای داخلی، نهتنها از استاندارد جهانی فاصله دارد، بلکه به شدت آسیبپذیر است و امنیت سرنشینان را به خطر میاندازد. این مسئله حتی در بخشهایی از خودرو که باید از استحکام بیشتری برخوردار باشند، مانند ستونها و کلافبندی، نیز به چشم میخورد.
فساد سیستماتیک، رانتی که به جیب عدهای خاص میرود
در بخش دیگری از این قسمت، به ماجرای فروش خودرو خارج از سامانه و ایجاد رانتهای میلیاردی اشاره شد. اختلاف قیمت بین بازار آزاد و کارخانه، بارها به ایجاد فرصت برای سوءاستفاده و فساد منجر شده است. به عنوان نمونه، پرونده رشوهدهی برخی قطعهسازان به کارمندان گمرک که در گذشته افشا شد، تنها گوشهای از زنجیره فساد گسترده در این صنعت را نشان میدهد.
بهانههای همیشگی: «اگر تعطیل شویم، هزاران نفر بیکار میشوند»
یکی از دیالوگهای کلیدی این قسمت، بهانه همیشگی خودروسازان بود: «ما هزاران کارگر داریم و تعطیلی ما به بیکاری آنها منجر میشود.» این استدلال که سالهاست به سپر دفاعی خودروسازان در برابر انتقادات تبدیل شده، بار دیگر در سریال مطرح شد. اما «آقای قاضی» با طرح پرسشی مهم، این منطق را زیر سوال برد: آیا اشتغالزایی میتواند توجیهی برای به خطر انداختن جان مردم با تولید خودروهای بیکیفیت باشد؟
این سوال، نهتنها پاسخی از سوی شخصیتهای سریال نداشت، بلکه گویی خطاب به مدیران صنعت خودرو و مسئولان بود. آیا باید همچنان با توجیه اشتغالزایی، چشم بر مشکلات گسترده و ایمنی پایین خودروها بست؟
واقعیت یا سریال؟ آینهای از جامعه در قاب تلویزیون
سریال «آقای قاضی»، که بر اساس پروندههای واقعی ساخته شده است، همواره به طرح مشکلات اجتماعی و اقتصادی پرداخته است. اما قسمت پایانی این سریال، به دلیل ارتباط مستقیم با یکی از بزرگترین دغدغههای مردم، تاثیرگذاری ویژهای داشت. صنعت خودرو در ایران سالهاست که به یکی از نمادهای ناکارآمدی تبدیل شده است. از ایمنی پایین گرفته تا فساد در توزیع و قیمتگذاری، هر روز بر فهرست مشکلات این حوزه افزوده میشود.
با این حال، آنچه این قسمت را برجسته میکند، نه صرفاً طرح این مشکلات، بلکه پیامدهای احتمالی آن است. آیا این نمایش میتواند تلنگری به مسئولان و خودروسازان باشد؟ آیا میتوان امیدوار بود که این صنعت روزی از زیر سایه ناکارآمدی و فساد خارج شود؟
آیا زمان پاسخگویی فرا رسیده است؟
پایانبندی این قسمت از سریال، که با بازداشت متهم و تاکید بر لزوم شفافیت و برخورد با فساد همراه بود، خواستهای جمعی را بازتاب داد. مردم ایران، که سالهاست با خودروهای بیکیفیت، قیمتهای نجومی و وعدههای توخالی مواجه هستند، دیگر خواهان تغییراتی اساسیاند. سریال «آقای قاضی»، با بازتاب این خواستهها، شاید بتواند مسئولان را به پاسخگویی وادار کند.
آیا این قسمت از سریال، که به تعبیری تیر خلاص بر عملکرد خودروسازان داخلی بود، میتواند به آغازگر مسیری برای اصلاح این صنعت تبدیل شود؟ پاسخ این سوال، در گرو تصمیمات و اقداماتی است که پس از این رخ خواهد داد. برای مردمی که هر روز جان و مالشان در گرو عملکرد خودروسازان است، دیگر زمان وعده و توجیه به سر آمده است؛ آنها خواهان اقداماتی عملیاند.